اگر روم ز پِیاش فتنهها برانگیزد
ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد
و گر به رهگذری یک دَم از وفاداری
چو گَرد در پِیاش افتم چو باد بُگْریزد
و گر کنم طلبِ نیم بوسه صد افسوس
ز حُقِّهٔ دهنش چون شکر فرو ریزد
من آن فریب که در نرگسِ تو میبینم
بس آبروی که با خاک ره برآمیزد
فراز و شیب بیابان عشق، دامِ بلاست
کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد
تو عمر خواه و صبوری که چرخِ شعبده باز
هزار بازی از این طُرفهتر برانگیزد
بر آستانهٔ تسلیم سر بِنِه حافظ
که گر ستیزه کنی، روزگار بستیزد
بوی دل کباب من آفاق را گرفت
این آتش درون بکند هم سرایتی
«حافظ»
(یَ یا یُ) [ ع. ] (اِ.) روز. ج. ایام.
(یَ یا یُ مُ لْ بَ) [ ع. ] (اِمر.) روز رستخیز، روز قیامت.
(~ُ. لú ح) [ ع. ] (اِمر.) روز قیامت، روز شمار.
(~.) [ ع. ] (اِمر.) روز قیامت، روزشمار.
(~. قَ) [ ع. ] (اِمر.) روز قیامت، روز رستخیز.
(~ُ لْ لا) [ ع. ] (اِمر.) روز مقدس، روز گرامی.
(~. مَ) [ ع. ] (اِمر.) روز قیامت، روز رستخیز.
(یُ یِ) [ ع - فا. ] (ق.) روزانه، مخارج روزانه.
(اِ.) نمد زین، روپوش زین.
(یُ) [ فر. ] (اِ.) اتم یا گروهی از اتمهای باردار است که یک یا چند الکترون از دست دادهاست.
[ تر. ] (اِ.) هفتمین سال از دوره ۱۲ ساله ترکی.
(یُ جِ) [ تر. ] (اِ.) گیاهی است از نوع اسپرس که خوراک چهارپایان است.
(نِ کُ) [ انگ. ]Unesco (اِ.) سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی.
(یُ نُ) [ انگ. ] (اِ.) نام تجاری مادهای سبک و متخلخل و معمولاً سفید که در بسته بندی و عایق کاری کاربرد دارد، فیبر سفید.
(س) [ انگ. ]Unicef (اِ.) سازمانی وابسته به سازمان ملل متحد که هدفش کمک به بهداشت کودکان و مادران است.
[ سنس. ] (اِ.) مجموعهای از تمرینهای بدنی برای تأمین تن درستی و به دست آوردن قدرت روحی.
(یُ یُ) (اِ.) نوعی اسباب بازی کودکان.
(~.) (ص)۱ - تنها و بی همتا.
۲- نخست، اول.
۳- (کن.) درجه بالا، بسیار خوب.
(یَ یا یِ) [ په. ] (اِ.) نخستین شماره اعداد، واحد.
(~. اَ بِ) (اِ.) (ص مر.)
۱- دارای یک اسب.
۲- یک تنه، به تنهایی.
۳- (اِ.) آفتاب.
