دیوان حافظ – اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح

اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح

اگر به مذهبِ تو خونِ عاشق است مُباح
صلاحِ ما همه آن است کان تو راست صلاح

سَوادِ زلفِ سیاهِ تو جاعِلُ الظُّلُمات
بَیاضِ رویِ چو ماهِ تو، فالِقُ الاِصباح

ز چینِ زلفِ کمندت کسی نیافت خلاص
از آن کمانچهٔ ابرو و تیرِ چشم، نَجاح

ز دیده‌ام شده یک چشمه در کنار روان
که آشنا نکند در میان آن، مَلّاح

لبِ چو آبِ حیاتِ تو هست قُوَّتِ جان
وجودِ خاکیِ ما را از اوست ذکرِ رَواح

بداد لعلِ لبت بوسه‌ای به صد زاری
گرفت کام دلم زو به صد هزار اِلحاح

دعای جانِ تو وردِ زبان مشتاقان
همیشه تا که بُوَد متّصل مَسا و صَباح

صَلاح و توبه و تقوی ز ما مجو حافظ
ز رند و عاشق و مجنون کسی نیافت صلاح


  دیوان حافظ - زاهد خلوت‌نشین دوش به میخانه شد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گداصفتی کیمیاگری داند
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید
جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

کنار

(کُ) (اِ.) میوه درخت سدر.

کنار

(کِ یا کَ)(اِ.)پهلو، طرف.
۲- آغوش، دامن. ؛ ~ گود نشستن کنایه از: در کاری درگیر شدن.

کنار آمدن

(~. مَ دَ) (مص ل.) سازش کردن، به تفاهم رسیدن.

کنار کشیدن

(~. کَ دَ) (مص ل.) دست از کاری کشیدن.

کنار گرفتن

(~. گِ رِ تَ) (مص م.) در آغوش کشیدن.

کنارنگ

(کِ رَ) (اِ.) مرزبان.

کناره

(کَ رَ یا رِ) [ په. ] (اِ.)
۱- جانب، پهلو.
۲- کرانه، لب، ساحل.
۳- در خارج از مسیر اصلی.

کناره

(~.) [ معر. ] (اِ.) نک قناره.

کناره جویی

(~.) (حامص.) گوشه نشینی، از کار دست کشیدن.

کناره گرفتن

(~. گِ رِ تَ) (مص ل.) عزلت گزیدن.

کناره گیر

(~.) (ص فا.) عزلت گزیده.

کناز

(کَ) (اِ.) بن و بیخ خوشه خرما. کاناز هم گویند.

کناس

(کَ نّ) [ ع. ] (ص.)
۱- رفتگر، زباله - کش.
۲- کسی که چاه مستراح را پاک می‌کند.

کناغ

(کُ) (اِ.)
۱- کرم ابریشم.
۲- تار عنکبوت.
۳- کنار، پهلو.

کنام

(کُ) (اِ.)
۱- جایگاه و آشیانه حیوانات.
۲- چراگاه.

کنانه

(کَ نِ) (ص.) کهنه، فرسوده.

کناک

(کَ) (اِ.) درد شکم.

کنایس

(کَ یِ) [ ع. کنائس ] (اِ.) جِ کنیسه.

کنایه

(کِ یِ) [ ع. کنایه ] (مص ل.) گفتن سخنی که بر غیر موضوع اصلی خود دلالت کند مانند ناخن خشک به معنی خسیس و ممسک. ج. کنایات.

کنایه زدن

(~. زَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل.) منظور خود را غیرصریح بیان کردن.


دیدگاهتان را بنویسید