شاهنامه فردوسی – لشكر كشيدن زال سوى افراسياب
لشكر كشيدن زال سوى افراسياب بزد مهره در جام بر پشت پيل ازو بر شد آواز تا چند ميل خروشيدن كوس با كرّ ناى همان ژنده پيلان و هندى دراى بر آمد ز زاولستان رستخيز زمين خفته را بانگ بر زد كه خيز بپيش اندرون رستم پهلوان پس پشت او سالخورده […]