شاهنامه فردوسی – سير نشدن ضحاك از جستجوى
سير نشدن ضحاك از جستجوى نشد سير ضحاك از آن جستجوى شد از گاو گيتى پر از گفتگوى دوان مادر آمد سوى مرغزار چنين گفت با مرد زنهار دار كه انديشه در دلم ايزدى فراز آمدست از ره بخردى همى كرد بايد كزين چاره نيست كه فرزند و شيرين روانم يكيست […]