شاهنامه فردوسی – رشك بردن سلم بر ايرج
رشك بردن سلم بر ايرج بر آمد برين روزگار دراز زمانه بدل در همى داشت راز فريدون فرزانه شد سالخورد بباغ بهار اندر آورد گرد برين گونه گردد سراسر سخن شود سست نيرو چو گردد كهن چو آمد بكار اندرون تيرگى گرفتند پر مايگان خيرگى بجنبيد مر سلم را دل […]