شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با پدرش
داستان ضحاك با پدرش يكى مرد بود اندر آن روزگار ز دشت سواران نيزه گذار گرانمايه هم شاه و هم نيك مرد ز ترس جهاندار با باد سرد كه مرداس نام گرانمايه بود بداد و دهش برترين پايه بود مر او را ز دوشيدنى چارپاى ز هر يك هزار آمدندى بجاى […]