شاهنامه فردوسی – هفت خوان رستم
خوان نخست جنگ رخش با شيرى برون رفت پس پهلو نيمروز ز پيش پدر گرد گيتى فروز دو روزه بيك روزه بگذاشتى شب تيره را روز پنداشتى بدين سان همى رخش ببريد راه بتابنده روز و شبان سياه تنش چون خورش جست و آمد بشور يكى دشت پيش آمدش پر ز […]