صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
دیوان حافظ – خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
دیوان حافظ – ای فروغ ماه حسن، از روی رخشان شما
دیوان حافظ – حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست
دیوان حافظ – مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
دیوان حافظ – چو بشنوی سخن اهل دل، مگو که خطاست
دیوان حافظ – به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
دیوان حافظ – صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
دیوان حافظ – نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
دیوان حافظ – صلاح کار کجا و من خراب کجا
دیوان حافظ – صوفی بیا که آینه صافیست جام را
دیوان حافظ – یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
دیوان حافظ – آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
دیوان حافظ – تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
دیوان حافظ – ای هدهد صبا به سبا میفرستمت
دیوان حافظ – طایر دولت اگر باز گذاری بکند
دیوان حافظ – در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
دیوان حافظ – یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیوان حافظ – دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
دیوان حافظ – خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
دیوان حافظ – دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد
دیوان حافظ – دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
دیوان حافظ – ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
دیوان حافظ – دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
دیوان حافظ – زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست
دیوان حافظ – برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
دیوان حافظ – پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
دیوان حافظ – مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
دیوان حافظ – ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
دیوان حافظ – نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
دیوان حافظ – اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیز است
دیوان حافظ – رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
دیوان حافظ – درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
دیوان حافظ – من و انکار شراب این چه حکایت باشد
دیوان حافظ – روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
دیوان حافظ – روزگاریست که سودای بتان دین من است
دیوان حافظ – کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
دیوان حافظ – روشنی طلعت تو ماه ندارد
دیوان حافظ – یارم چو قدح به دست گیرد
دیوان حافظ – دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمیگیرد
دیوان حافظ – زان یار دلنوازم شکری است با شکایت
دیوان حافظ – اگر روم ز پیاش فتنهها برانگیزد
دیوان حافظ – آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
دیوان حافظ – قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
دیوان حافظ – بیا که قصر امل سخت سستبنیادست
دیوان حافظ – حسن تو همیشه در فزون باد
دیوان حافظ – روضه خلد برین خلوت درویشان است
دیوان حافظ – دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
دیوان حافظ – ای غایب از نظر به خدا میسپارمت
دیوان حافظ – هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
شاهنامه فردوسی – پادشاهى زوطهماسپ
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج بسوى پدر
شاهنامه فردوسی – آمدن سام به نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – رزم رستم با تورانيان
شاهنامه فردوسی – پادشاهى طهمورث ديوبند سى سال بود
شاهنامه فردوسی – كشته يافتن ويسه پسر خود را
شاهنامه فردوسی – جنگ نوذر با افراسياب سديگر بار
شاهنامه فردوسی – گمراه كردن اهريمن كاوس را و به آسمان رفتن كاوس
شاهنامه فردوسی – كشته شدن سيامك بر دست ديو
شاهنامه فردوسی – بند كردن فريدون ضحاك را
شاهنامه فردوسی – دلخوشى دادن سام سيندخت را
شاهنامه فردوسی – آمدن زال به نزد مهراب كابلى
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن مهراب از كار دخترش
شاهنامه فردوسی – پيغام فرستادن كاوس به نزديك قيصر روم و افراسياب
شاهنامه فردوسی – آغاز داستان سهراب
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم به شهر سمنگان
شاهنامه فردوسی – نامه كاوس به رستم و خواندن او از زابلستان
شاهنامه فردوسی – رفتن پسران فريدون نزد شاه يمن
شاهنامه فردوسی – رزم افراسياب با نوذر ديگر بار
شاهنامه فردوسی – فراهم آوردن شاهنامه
شاهنامه فردوسی – پرسيدن سهراب نام سرداران ايران را از هجير
شاهنامه فردوسی – ستایش پیامبر
شاهنامه فردوسی – پاسخ شاه مازندران به كاوس
شاهنامه فردوسی – راى زدن سام با موبدان بر كار زال
شاهنامه فردوسی – آشتى خواستن پشنگ از كى قباد
شاهنامه فردوسی – رسيدن زال به نزديك سام
شاهنامه فردوسی – پادشاهى هوشنگ چهل سال بود
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن منوچهر از كار زال و رودابه
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم نزديك شاه مازندران به پيغمبرى
شاهنامه فردوسی – رفتن كنيزكان رودابه به ديدن زال زر
شاهنامه فردوسی – گرفتن شاه هاماوران كاوس را
شاهنامه فردوسی – پيام فرستادن پسران نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – شكيبايى ايرج و برترى عقلش
شاهنامه فردوسی – فرستادن افراسياب بارمان و هومان را به نزديك سهراب
شاهنامه فردوسی – كشته شدن اغريرث به دست برادر
شاهنامه فردوسی – داستان دقیقی سخن سرای
شاهنامه فردوسی – پادشاهى جمشيد هفت سد سال بود
شاهنامه فردوسی – نامه نوشتن كاوس نزديك شاه مازندران
شاهنامه فردوسی – جنگ رستم با افراسياب
شاهنامه فردوسی – راى زدن رستم با كى قباد
شاهنامه فردوسی – گريختن افراسياب از رزمگاه
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج به نزد برادران
شاهنامه فردوسی – هفت خوان رستم
شاهنامه فردوسی – فرستادن فريدون جندل را به يمن
شاهنامه فردوسی – فرستادن سر سلم را به نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – آراستن كاوس گيتى را
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن پشنگ از مرگ منوچهر
شاهنامه فردوسی – پرسيدن همسر مهراب از دستان ويژگيهاى او را
شاهنامه فردوسی – تباه شدن روزگار جمشيد
شاهنامه فردوسی – داستان فريدون با كارگزار ضحاك