صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
دیوان حافظ – ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
دیوان حافظ – صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
دیوان حافظ – رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
دیوان حافظ – صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
دیوان حافظ – دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد
دیوان حافظ – بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
دیوان حافظ – ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند
دیوان حافظ – بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
دیوان حافظ – سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
دیوان حافظ – رونق عهد شباب است دگر بستان را
دیوان حافظ – صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
دیوان حافظ – جز آستان توام در جهان پناهی نیست
دیوان حافظ – گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
دیوان حافظ – دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
دیوان حافظ – جان بیجمال جانان میل جهان ندارد
دیوان حافظ – هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
دیوان حافظ – بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند
دیوان حافظ – بود آیا که در میکدهها بگشایند
دیوان حافظ – زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
دیوان حافظ – دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دیوان حافظ – ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
دیوان حافظ – گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت
دیوان حافظ – سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
دیوان حافظ – تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دیوان حافظ – شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
دیوان حافظ – خیال روی تو در هر طریق همره ماست
دیوان حافظ – دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
دیوان حافظ – ساقی به نور باده برافروز جام ما
دیوان حافظ – دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
دیوان حافظ – یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیوان حافظ – دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
دیوان حافظ – چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت
دیوان حافظ – خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
دیوان حافظ – تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
دیوان حافظ – میر من خوش میروی کاندر سر و پا میرمت
دیوان حافظ – حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
دیوان حافظ – شنیدهام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
دیوان حافظ – آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
دیوان حافظ – اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیز است
دیوان حافظ – شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
دیوان حافظ – بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
دیوان حافظ – یا رب این شمع دلافروز ز کاشانه کیست
دیوان حافظ – گل بیرخ یار خوش نباشد
دیوان حافظ – آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
دیوان حافظ – عشق تو نهال حیرت آمد
دیوان حافظ – گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
دیوان حافظ – اگر روم ز پیاش فتنهها برانگیزد
دیوان حافظ – دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
دیوان حافظ – کنون که بر کف گل جام باده صاف است
شاهنامه فردوسی – تاختن سهراب بر سپاه كاوس
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم نزديك شاه مازندران به پيغمبرى
شاهنامه فردوسی – آبادانى و آرامش شهرها هنگام پادشاهى هوشنگ
شاهنامه فردوسی – گريختن افراسياب از رزمگاه
شاهنامه فردوسی – رسيدن زال به يارى مهراب
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن زال
شاهنامه فردوسی – فرستادن فريدون جندل را به يمن
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن افراسياب بر ايران زمين
شاهنامه فردوسی – پادشاهى جمشيد هفت سد سال بود
شاهنامه فردوسی – بازگشتن كنيزكان به نزد رودابه
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن شماساس و خزروان به زابلستان
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن دختر ايرج
شاهنامه فردوسی – داستان جنگ هفت گردان
شاهنامه فردوسی – لشكر كشيدن زال سوى افراسياب
شاهنامه فردوسی – رسيدن زال به نزديك سام
شاهنامه فردوسی – كشته شدن سيامك بر دست ديو
شاهنامه فردوسی – مردانگى منوچهر و سپاه او در جنگ با تور
شاهنامه فردوسی – خوان دوم يافتن رستم چشمه آب
شاهنامه فردوسی – درمان كردن ضحاك
شاهنامه فردوسی – آفرینش کیهان
شاهنامه فردوسی – آمدن افراسياب به ايران زمين
شاهنامه فردوسی – فرستادن سر سلم را به نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن سلم و تور از منوچهر
شاهنامه فردوسی – پادشاهى فريدون پانصد سال بود
شاهنامه فردوسی – هفت خوان رستم
شاهنامه فردوسی – كشته يافتن ويسه پسر خود را
شاهنامه فردوسی – رفتن كنيزكان رودابه به ديدن زال زر
شاهنامه فردوسی – دلخوشى دادن سام سيندخت را
شاهنامه فردوسی – گرفتن شاه هاماوران كاوس را
شاهنامه فردوسی – خوان سوم جنگ رستم با اژدها
شاهنامه فردوسی – فرستادن فريدون منوچهر را به جنگ تور و سلم
شاهنامه فردوسی – پيام فرستادن پسران نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – بند كردن فريدون ضحاك را
شاهنامه فردوسی – هنر نمودن زال در پيش منوچهر
شاهنامه فردوسی – كشته شدن ايرج بر دست برادران
شاهنامه فردوسی – بنياد نهادن جشن سده
شاهنامه فردوسی – اندر زادن فريدون
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن مهراب از كار دخترش
شاهنامه فردوسی – فرستادن افراسياب بارمان و هومان را به نزديك سهراب
شاهنامه فردوسی – راى زدن سام با موبدان بر كار زال
شاهنامه فردوسی – ستایش خرد
شاهنامه فردوسی – اندرز كردن منوچهر پسرش را
شاهنامه فردوسی – پيروز نامه منوچهر نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – رفتن زال به رسولى نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – رزم كردن رستم با سه شاه و رها شدن كاوس از بند
شاهنامه فردوسی – باز آمدن كاوس به ايران زمين و گسى كردن رستم را
شاهنامه فردوسی – رفتن فريدون به جنگ ضحاك
شاهنامه فردوسی – به زن خواستن كاوس سودابه دختر شاه هاماوران را
شاهنامه فردوسی – رشك بردن سلم بر ايرج
شاهنامه فردوسی – پادشاهى گرشاسپ