صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – رواق منظر چشم من آشیانه توست
دیوان حافظ – دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
دیوان حافظ – صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
دیوان حافظ – صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
دیوان حافظ – گل بیرخ یار خوش نباشد
دیوان حافظ – نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد
دیوان حافظ – کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
دیوان حافظ – خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
دیوان حافظ – آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
دیوان حافظ – حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست
دیوان حافظ – عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
دیوان حافظ – پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
دیوان حافظ – خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست
دیوان حافظ – گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
دیوان حافظ – بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
دیوان حافظ – بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
دیوان حافظ – مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
دیوان حافظ – بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایهبان دارد
دیوان حافظ – گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت
دیوان حافظ – رونق عهد شباب است دگر بستان را
دیوان حافظ – روزگاریست که سودای بتان دین من است
دیوان حافظ – بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
دیوان حافظ – دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
دیوان حافظ – آن سیهچرده که شیرینی عالم با اوست
دیوان حافظ – خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
دیوان حافظ – گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
دیوان حافظ – ساقی به نور باده برافروز جام ما
دیوان حافظ – کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
دیوان حافظ – راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
دیوان حافظ – یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
دیوان حافظ – چه مستی است ندانم که رو به ما آورد
دیوان حافظ – دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
دیوان حافظ – شاهدان گر دلبری زین سان کنند
دیوان حافظ – بیا که قصر امل سخت سستبنیادست
دیوان حافظ – ساقی ار باده از این دست به جام اندازد
دیوان حافظ – جز آستان توام در جهان پناهی نیست
دیوان حافظ – زاهد خلوتنشین دوش به میخانه شد
دیوان حافظ – من و انکار شراب این چه حکایت باشد
دیوان حافظ – دل از من برد و روی از من نهان کرد
دیوان حافظ – صوفی بیا که آینه صافیست جام را
دیوان حافظ – همای اوج سعادت به دام ما افتد
دیوان حافظ – زلفآشفته و خویکرده و خندانلب و مست
دیوان حافظ – گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
دیوان حافظ – صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
دیوان حافظ – آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
دیوان حافظ – ساقیا آمدن عید، مبارک بادت
دیوان حافظ – غلام نرگس مست تو تاجدارانند
دیوان حافظ – شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند
دیوان حافظ – دی پیر میفروش که ذکرش به خیر باد
دیوان حافظ – ای هدهد صبا به سبا میفرستمت
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج بسوى پدر
شاهنامه فردوسی – خواب ديدن سام از چگونگى كار پسر
شاهنامه فردوسی – داستان فريدون با كارگزار ضحاك
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج به نزد برادران
شاهنامه فردوسی – رزم افراسياب با نوذر ديگر بار
شاهنامه فردوسی – پند دادن زال كاوس را
شاهنامه فردوسی – كشته شدن سيامك بر دست ديو
شاهنامه فردوسی – نامه گژدهم به نزديك كاوس
شاهنامه فردوسی – پادشاهى ضحاك هزار سال بود
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با كاوه آهنگر
شاهنامه فردوسی – هفت خوان رستم
شاهنامه فردوسی – شكيبايى ايرج و برترى عقلش
شاهنامه فردوسی – آفرینش کیهان
شاهنامه فردوسی – پيام فرستادن رستم به نزد شاه هاماوران
شاهنامه فردوسی – آگاهى يافتن زال از مرگ نوذر
شاهنامه فردوسی – پرسيدن همسر مهراب از دستان ويژگيهاى او را
شاهنامه فردوسی – پادشاهى گرشاسپ
شاهنامه فردوسی – پادشاهى زوطهماسپ
شاهنامه فردوسی – راى زدن زال با موبدان در كار رودابه
شاهنامه فردوسی – ستایش خرد
شاهنامه فردوسی – اندر خواب ديدن ضحاك فريدون را
شاهنامه فردوسی – پيروز نامه منوچهر نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – آفرینش مردم
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن شماساس و خزروان به زابلستان
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر مردن فريدون
شاهنامه فردوسی – باز آوردن رستم كاوس را
شاهنامه فردوسی – رفتن سام به جنگ مهراب
شاهنامه فردوسی – آشتى خواستن پشنگ از كى قباد
شاهنامه فردوسی – خوان دوم يافتن رستم چشمه آب
شاهنامه فردوسی – ستایش پیامبر
شاهنامه فردوسی – پادشاهی كيومرث
شاهنامه فردوسی – آمدن تهمينه دختر شاه سمنگان به نزد رستم
شاهنامه فردوسی – پرسيدن سهراب نام سرداران ايران را از هجير
شاهنامه فردوسی – آمدن افراسياب به نزديك پدر خود
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم نزديك شاه مازندران به پيغمبرى
شاهنامه فردوسی – پاسخ شاه مازندران به كاوس
شاهنامه فردوسی – پيغام سلم و تور به نزديك فريدون
شاهنامه فردوسی – رفتن فريدون به جنگ ضحاك
شاهنامه فردوسی – گرفتن رستم رخش را
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن افراسياب بر ايران زمين
شاهنامه فردوسی – رشك بردن سلم بر ايرج
شاهنامه فردوسی – پادشاهى فريدون پانصد سال بود
شاهنامه فردوسی – آگه شدن منوچهر از كار سام و زال زر
شاهنامه فردوسی – درمان كردن ضحاك
شاهنامه فردوسی – نامه كاوس به رستم و خواندن او از زابلستان
شاهنامه فردوسی – داستان دقیقی سخن سرای
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن رستم
شاهنامه فردوسی – داستان جنگ هفت گردان
شاهنامه فردوسی – پادشاهى طهمورث ديوبند سى سال بود
شاهنامه فردوسی – آمدن كى قباد به استخر پارس