صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
دیوان حافظ – سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
دیوان حافظ – مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
دیوان حافظ – خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
دیوان حافظ – دارم امید عاطفتی از جناب دوست
دیوان حافظ – شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
دیوان حافظ – دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
دیوان حافظ – یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
دیوان حافظ – ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت
دیوان حافظ – کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
دیوان حافظ – همای اوج سعادت به دام ما افتد
دیوان حافظ – ای هدهد صبا به سبا میفرستمت
دیوان حافظ – به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
دیوان حافظ – کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
دیوان حافظ – گل بیرخ یار خوش نباشد
دیوان حافظ – آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
دیوان حافظ – روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
دیوان حافظ – دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
دیوان حافظ – راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
دیوان حافظ – رونق عهد شباب است دگر بستان را
دیوان حافظ – صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
دیوان حافظ – گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
دیوان حافظ – جز آستان توام در جهان پناهی نیست
دیوان حافظ – سحر بلبل حکایت با صبا کرد
دیوان حافظ – آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
دیوان حافظ – به سر جام جم آنگه نظر توانی کرد
دیوان حافظ – روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
دیوان حافظ – خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
دیوان حافظ – سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
دیوان حافظ – الا یا ایها الساقی ادرکأسا و ناولها
دیوان حافظ – روزگاریست که سودای بتان دین من است
دیوان حافظ – دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
دیوان حافظ – هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
دیوان حافظ – زاهد خلوتنشین دوش به میخانه شد
دیوان حافظ – دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
دیوان حافظ – ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
دیوان حافظ – کنون که بر کف گل جام باده صاف است
دیوان حافظ – هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
دیوان حافظ – به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
دیوان حافظ – من و انکار شراب این چه حکایت باشد
دیوان حافظ – روشنی طلعت تو ماه ندارد
دیوان حافظ – تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
دیوان حافظ – صبا وقت سحر بویی ز زلف یار میآورد
دیوان حافظ – طایر دولت اگر باز گذاری بکند
دیوان حافظ – گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
دیوان حافظ – دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
دیوان حافظ – المنة لله که در میکده باز است
دیوان حافظ – مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
دیوان حافظ – چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
دیوان حافظ – در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج به نزد برادران
شاهنامه فردوسی – شكيبايى ايرج و برترى عقلش
شاهنامه فردوسی – آگه شدن منوچهر از كار سام و زال زر
شاهنامه فردوسی – پاسخ نامه سام از منوچهر
شاهنامه فردوسی – پادشاهی كيومرث
شاهنامه فردوسی – رسيدن زال به يارى مهراب
شاهنامه فردوسی – پيام فرستادن رستم به نزد شاه هاماوران
شاهنامه فردوسی – تباه شدن روزگار جمشيد
شاهنامه فردوسی – گريختن سلم و كشته شدن او به دست منوچهر
شاهنامه فردوسی – اندر زادن فريدون
شاهنامه فردوسی – گفتارى در بخت زال در نزد ستاره شناسان
شاهنامه فردوسی – كشته شدن تور بر دست منوچهر
شاهنامه فردوسی – خوان پنجم گرفتار شدن اولاد به دست رستم
شاهنامه فردوسی – نامه نوشتن كاوس نزديك شاه مازندران
شاهنامه فردوسی – داستان فريدون با كارگزار ضحاك
شاهنامه فردوسی – پادشاهى دادن سام زال را
شاهنامه فردوسی – رزم رستم با سهراب
شاهنامه فردوسی – بازگشتن كنيزكان به نزد رودابه
شاهنامه فردوسی – رفتن پادشاه مازندران به جنگ كیكاوس
شاهنامه فردوسی – فرستادن افراسياب بارمان و هومان را به نزديك سهراب
شاهنامه فردوسی – كشته شدن ايرج بر دست برادران
شاهنامه فردوسی – به زن خواستن كاوس سودابه دختر شاه هاماوران را
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن زال
شاهنامه فردوسی – ديدن فريدون دختران جمشيد را
شاهنامه فردوسی – رشك بردن سلم بر ايرج
شاهنامه فردوسی – پرسيدن سهراب نام سرداران ايران را از هجير
شاهنامه فردوسی – خوان هفتم كشتن رستم ديو سپيد را
شاهنامه فردوسی – خوان دوم يافتن رستم چشمه آب
شاهنامه فردوسی – درمان كردن ضحاك
شاهنامه فردوسی – هنر نمودن زال در پيش منوچهر
شاهنامه فردوسی – رسيدن سام و دستان به كابل
شاهنامه فردوسی – پيغام فرستادن كاوس به نزديك قيصر روم و افراسياب
شاهنامه فردوسی – رفتن زال به رسولى نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم به شهر سمنگان
شاهنامه فردوسی – رزم بارمان و قباد و كشته شدن قباد
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم نزديك شاه مازندران به پيغمبرى
شاهنامه فردوسی – رسيدن سهراب به دژ سپيد
شاهنامه فردوسی – پادشاهى زوطهماسپ
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن دختر ايرج
شاهنامه فردوسی – رفتن هوشنگ و گيومرت به جنگ ديو سياه
شاهنامه فردوسی – گرفتن رستم رخش را
شاهنامه فردوسی – رفتن سام به جنگ مهراب
شاهنامه فردوسی – داستان دقیقی سخن سرای
شاهنامه فردوسی – آوردن رستم كیقباد را از كوه البرز
شاهنامه فردوسی – راى زدن رستم با كى قباد
شاهنامه فردوسی – بازگشتن زال به زابلستان
شاهنامه فردوسی – پادشاهى فريدون پانصد سال بود
شاهنامه فردوسی – خشم گرفتن مهراب بر سيندخت
شاهنامه فردوسی – باز آمدن كاوس به ايران زمين و گسى كردن رستم را
شاهنامه فردوسی – داستان ابو منصور بن محمد