صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
دیوان حافظ – بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
دیوان حافظ – حال دل با تو گفتنم، هوس است
دیوان حافظ – روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
دیوان حافظ – سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
دیوان حافظ – واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
دیوان حافظ – زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست
دیوان حافظ – بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
دیوان حافظ – حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
دیوان حافظ – شنیدهام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
دیوان حافظ – برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
دیوان حافظ – چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت
دیوان حافظ – اگر چه عرض هنر پیش یار بیادبیست
دیوان حافظ – بیا که قصر امل سخت سستبنیادست
دیوان حافظ – سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت
دیوان حافظ – دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
دیوان حافظ – طایر دولت اگر باز گذاری بکند
دیوان حافظ – هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
دیوان حافظ – کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
دیوان حافظ – مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
دیوان حافظ – سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
دیوان حافظ – سحر بلبل حکایت با صبا کرد
دیوان حافظ – دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
دیوان حافظ – یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
دیوان حافظ – زلفآشفته و خویکرده و خندانلب و مست
دیوان حافظ – صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
دیوان حافظ – آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دیوان حافظ – روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
دیوان حافظ – منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دیوان حافظ – عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزهسرشت
دیوان حافظ – صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
دیوان حافظ – عشق تو نهال حیرت آمد
دیوان حافظ – دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
دیوان حافظ – دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
دیوان حافظ – اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
دیوان حافظ – راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
دیوان حافظ – همای اوج سعادت به دام ما افتد
دیوان حافظ – خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
دیوان حافظ – یا رب این شمع دلافروز ز کاشانه کیست
دیوان حافظ – روزگاریست که سودای بتان دین من است
دیوان حافظ – چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
دیوان حافظ – سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
دیوان حافظ – تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
دیوان حافظ – یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
دیوان حافظ – مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
دیوان حافظ – گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
دیوان حافظ – ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
دیوان حافظ – حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست
دیوان حافظ – صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
دیوان حافظ – چه مستی است ندانم که رو به ما آورد
شاهنامه فردوسی – پادشاهى فريدون پانصد سال بود
شاهنامه فردوسی – گرفتن سهراب دژ سپيد را
شاهنامه فردوسی – آمدن كى قباد به استخر پارس
شاهنامه فردوسی – فرستادن سر سلم را به نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – آفرینش مردم
شاهنامه فردوسی – رفتن پادشاه مازندران به جنگ كیكاوس
شاهنامه فردوسی – راى زدن رودابه با كنيزكان
شاهنامه فردوسی – رفتن زال به رسولى نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – رزم كاوس با شاه هاماوران
شاهنامه فردوسی – كشته شدن اغريرث به دست برادر
شاهنامه فردوسی – ستایش پیامبر
شاهنامه فردوسی – آگاهى يافتن فريدون از كشته شدن ايرج
شاهنامه فردوسی – كى قباد
شاهنامه فردوسی – راى زدن سام با موبدان بر كار زال
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با كاوه آهنگر
شاهنامه فردوسی – سير نشدن ضحاك از جستجوى
شاهنامه فردوسی – به زن خواستن كاوس سودابه دختر شاه هاماوران را
شاهنامه فردوسی – بازگشتن زال به زابلستان
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج به نزد برادران
شاهنامه فردوسی – ديدن فريدون دختران جمشيد را
شاهنامه فردوسی – زادن منوچهر از مادرش
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با پدرش
شاهنامه فردوسی – پادشاهى طهمورث ديوبند سى سال بود
شاهنامه فردوسی – داستان دقیقی سخن سرای
شاهنامه فردوسی – تاخت كردن منوچهر بر سپاه تور
شاهنامه فردوسی – راى زدن رستم با كى قباد
شاهنامه فردوسی – تباه شدن روزگار جمشيد
شاهنامه فردوسی – پرسيدن همسر مهراب از دستان ويژگيهاى او را
شاهنامه فردوسی – رفتن سام به جنگ مهراب
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن پشنگ از مرگ منوچهر
شاهنامه فردوسی – نامه نوشتن كاوس نزديك شاه مازندران
شاهنامه فردوسی – آراستن كاوس گيتى را
شاهنامه فردوسی – راى زدن زال با موبدان در كار رودابه
شاهنامه فردوسی – گفتارى در بخت زال در نزد ستاره شناسان
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن منوچهر از كار زال و رودابه
شاهنامه فردوسی – اندر خواب ديدن ضحاك فريدون را
شاهنامه فردوسی – پادشاهى دادن سام زال را
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج بسوى پدر
شاهنامه فردوسی – فرستادن افراسياب بارمان و هومان را به نزديك سهراب
شاهنامه فردوسی – هفت خوان رستم
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن شماساس و خزروان به زابلستان
شاهنامه فردوسی – پاسخ شاه مازندران به كاوس
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن افراسياب بر ايران زمين
شاهنامه فردوسی – پيام فرستادن رستم به نزد شاه هاماوران
شاهنامه فردوسی – گرفتن قارن دژ الانان را
شاهنامه فردوسی – آمدن افراسياب به ايران زمين
شاهنامه فردوسی – فرستادن فريدون جندل را به يمن
شاهنامه فردوسی – جنگ نوذر با افراسياب سديگر بار
شاهنامه فردوسی – خوان ششم جنگ رستم و ارژنگ ديو
مقدمه شاهنامه فردوسی