صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
دیوان حافظ – آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
دیوان حافظ – مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
دیوان حافظ – صوفی بیا که آینه صافیست جام را
دیوان حافظ – به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
دیوان حافظ – روزگاریست که سودای بتان دین من است
دیوان حافظ – چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت
دیوان حافظ – در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
دیوان حافظ – راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
دیوان حافظ – حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
دیوان حافظ – آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
دیوان حافظ – سحرم دولت بیدار به بالین آمد
دیوان حافظ – عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
دیوان حافظ – باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
دیوان حافظ – اگر چه عرض هنر پیش یار بیادبیست
دیوان حافظ – صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
دیوان حافظ – روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
دیوان حافظ – مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
دیوان حافظ – ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
دیوان حافظ – روضه خلد برین خلوت درویشان است
دیوان حافظ – تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
دیوان حافظ – ای فروغ ماه حسن، از روی رخشان شما
دیوان حافظ – گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
دیوان حافظ – به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
دیوان حافظ – شنیدهام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
دیوان حافظ – بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
دیوان حافظ – گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
دیوان حافظ – ساقیا برخیز و درده جام را
دیوان حافظ – مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
دیوان حافظ – تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دیوان حافظ – دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
دیوان حافظ – زلفآشفته و خویکرده و خندانلب و مست
دیوان حافظ – دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
دیوان حافظ – اگر روم ز پیاش فتنهها برانگیزد
دیوان حافظ – بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
دیوان حافظ – سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
دیوان حافظ – به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
دیوان حافظ – بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
دیوان حافظ – ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
دیوان حافظ – اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
دیوان حافظ – میر من خوش میروی کاندر سر و پا میرمت
دیوان حافظ – خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
دیوان حافظ – مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
دیوان حافظ – دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد
دیوان حافظ – صبا وقت سحر بویی ز زلف یار میآورد
دیوان حافظ – گل بیرخ یار خوش نباشد
دیوان حافظ – صبا به تهنیت پیر میفروش آمد
دیوان حافظ – زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
دیوان حافظ – کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
دیوان حافظ – قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
شاهنامه فردوسی – رفتن كنيزكان رودابه به ديدن زال زر
شاهنامه فردوسی – پادشاهى جمشيد هفت سد سال بود
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن رستم
شاهنامه فردوسی – رفتن سام به جنگ مهراب
شاهنامه فردوسی – گريختن سلم و كشته شدن او به دست منوچهر
شاهنامه فردوسی – راى زدن رودابه با كنيزكان
شاهنامه فردوسی – گرفتار شدن نوذر به دست افراسياب
شاهنامه فردوسی – آفرینش مردم
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم نزديك شاه مازندران به پيغمبرى
شاهنامه فردوسی – راى زدن زال با موبدان در كار رودابه
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن افراسياب بر ايران زمين
شاهنامه فردوسی – كیكاوس
شاهنامه فردوسی – رزم كاوس با شاه هاماوران
شاهنامه فردوسی – پيغام سلم و تور به نزديك فريدون
شاهنامه فردوسی – رزم بارمان و قباد و كشته شدن قباد
شاهنامه فردوسی – راى زدن رستم با كى قباد
شاهنامه فردوسی – آغاز داستان سهراب
شاهنامه فردوسی – داستان ابو منصور بن محمد
شاهنامه فردوسی – سير نشدن ضحاك از جستجوى
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن شماساس و خزروان به زابلستان
شاهنامه فردوسی – رسيدن زال به يارى مهراب
شاهنامه فردوسی – دلخوشى دادن سام سيندخت را
شاهنامه فردوسی – آفرینش کیهان
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با پدرش
شاهنامه فردوسی – پاسخ دادن فريدون پسران را
مقدمه شاهنامه فردوسی
شاهنامه فردوسی – آمدن افراسياب به نزديك پدر خود
شاهنامه فردوسی – پرسيدن همسر مهراب از دستان ويژگيهاى او را
شاهنامه فردوسی – آگاهى يافتن زال از مرگ نوذر
شاهنامه فردوسی – گرفتن قارن دژ الانان را
شاهنامه فردوسی – خوان چهارم كشتن زنى جادو را
شاهنامه فردوسی – هنر نمودن زال در پيش منوچهر
شاهنامه فردوسی – پادشاهى ضحاك هزار سال بود
شاهنامه فردوسی – پادشاهى فريدون پانصد سال بود
شاهنامه فردوسی – آمدن تهمينه دختر شاه سمنگان به نزد رستم
شاهنامه فردوسی – گمراه كردن اهريمن كاوس را و به آسمان رفتن كاوس
شاهنامه فردوسی – پيغام كاوس به زال و رستم
شاهنامه فردوسی – آراستن كاوس گيتى را
شاهنامه فردوسی – زادن سهراب از مادرش تهمينه
شاهنامه فردوسی – ديدن فريدون دختران جمشيد را
شاهنامه فردوسی – پرسيدن سهراب نام سرداران ايران را از هجير
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن مهراب از كار دخترش
شاهنامه فردوسی – بنياد نهادن جشن سده
شاهنامه فردوسی – پادشاهی كيومرث
شاهنامه فردوسی – گرفتن رستم رخش را
شاهنامه فردوسی – آفرینش ماه
شاهنامه فردوسی – پادشاهى زوطهماسپ
شاهنامه فردوسی – بازگشتن كنيزكان به نزد رودابه
شاهنامه فردوسی – باز آوردن رستم كاوس را
شاهنامه فردوسی – گريختن افراسياب از رزمگاه