صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد
دیوان حافظ – دی پیر میفروش که ذکرش به خیر باد
دیوان حافظ – رواق منظر چشم من آشیانه توست
دیوان حافظ – چو بشنوی سخن اهل دل، مگو که خطاست
دیوان حافظ – زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست
دیوان حافظ – زلفآشفته و خویکرده و خندانلب و مست
دیوان حافظ – گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
دیوان حافظ – روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
دیوان حافظ – دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
دیوان حافظ – دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
دیوان حافظ – تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
دیوان حافظ – دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد
دیوان حافظ – هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
دیوان حافظ – خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
دیوان حافظ – نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
دیوان حافظ – جان بیجمال جانان میل جهان ندارد
دیوان حافظ – آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
دیوان حافظ – به سر جام جم آنگه نظر توانی کرد
دیوان حافظ – دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
دیوان حافظ – کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
دیوان حافظ – روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
دیوان حافظ – ای غایب از نظر به خدا میسپارمت
دیوان حافظ – به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
دیوان حافظ – دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمیگیرد
دیوان حافظ – بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
دیوان حافظ – شراب و عیش نهان چیست کار بیبنیاد
دیوان حافظ – کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد
دیوان حافظ – نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
دیوان حافظ – خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
دیوان حافظ – شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
دیوان حافظ – مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
دیوان حافظ – راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
دیوان حافظ – شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
دیوان حافظ – خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد
دیوان حافظ – یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیوان حافظ – تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
دیوان حافظ – خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
دیوان حافظ – اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
دیوان حافظ – هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
دیوان حافظ – حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
دیوان حافظ – لعل سیراب بهخونتشنه لب یار من است
دیوان حافظ – ای فروغ ماه حسن، از روی رخشان شما
دیوان حافظ – شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
دیوان حافظ – گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
دیوان حافظ – آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
دیوان حافظ – گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
دیوان حافظ – گر میفروش حاجت رندان روا کند
دیوان حافظ – گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
دیوان حافظ – ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
دیوان حافظ – دارم امید عاطفتی از جناب دوست
شاهنامه فردوسی – رزم كاوس با شاه هاماوران
شاهنامه فردوسی – ديدن فريدون دختران جمشيد را
شاهنامه فردوسی – تاخت كردن منوچهر بر سپاه تور
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم نزديك شاه مازندران به پيغمبرى
شاهنامه فردوسی – پرسيدن فريدون نژاد خود را از مادر
شاهنامه فردوسی – پادشاهى دادن سام زال را
شاهنامه فردوسی – پند دادن زال كاوس را
شاهنامه فردوسی – تباه شدن روزگار جمشيد
شاهنامه فردوسی – جنگ نوذر با افراسياب سديگر بار
شاهنامه فردوسی – پاسخ نامه سام از منوچهر
شاهنامه فردوسی – نامه نوشتن كاوس نزديك شاه مازندران
شاهنامه فردوسی – آبادانى و آرامش شهرها هنگام پادشاهى هوشنگ
شاهنامه فردوسی – پرسيدن همسر مهراب از دستان ويژگيهاى او را
شاهنامه فردوسی – تاختن سهراب بر سپاه كاوس
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن منوچهر از كار زال و رودابه
شاهنامه فردوسی – خوان سوم جنگ رستم با اژدها
شاهنامه فردوسی – باز آوردن رستم كاوس را
شاهنامه فردوسی – داستان دقیقی سخن سرای
شاهنامه فردوسی – پيغام سلم و تور به نزديك فريدون
شاهنامه فردوسی – خوان پنجم گرفتار شدن اولاد به دست رستم
شاهنامه فردوسی – فرستادن سر سلم را به نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – داستان جنگ هفت گردان
شاهنامه فردوسی – رفتن پادشاه مازندران به جنگ كیكاوس
شاهنامه فردوسی – اندرز كردن منوچهر پسرش را
شاهنامه فردوسی – راى زدن رستم با كى قباد
شاهنامه فردوسی – پاسخ دادن فريدون پسران را
شاهنامه فردوسی – پيروزى فريدون بر ضحاك و دست يافتن بر گنجهاى آن
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن رستم
شاهنامه فردوسی – آگاهى يافتن فريدون از كشته شدن ايرج
شاهنامه فردوسی – بنياد نهادن جشن سده
شاهنامه فردوسی – زادن سهراب از مادرش تهمينه
مقدمه شاهنامه فردوسی
شاهنامه فردوسی – پادشاهی كيومرث
شاهنامه فردوسی – باز آمدن كاوس به ايران زمين و گسى كردن رستم را
شاهنامه فردوسی – رسيدن سهراب به دژ سپيد
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج بسوى پدر
شاهنامه فردوسی – خشم گرفتن كاوس بر رستم
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن پشنگ از مرگ منوچهر
شاهنامه فردوسی – نامه نوشتن زال نزديك سام نمودن چگونگى كار
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با پدرش
شاهنامه فردوسی – ستایش پیامبر
شاهنامه فردوسی – جنگ رستم با افراسياب
شاهنامه فردوسی – گرفتن رستم رخش را
شاهنامه فردوسی – پاسخ دادن زال موبدان را
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم به نخجيرگاه
شاهنامه فردوسی – سير نشدن ضحاك از جستجوى
شاهنامه فردوسی – پرسيدن سهراب نام سرداران ايران را از هجير
شاهنامه فردوسی – گريختن سلم و كشته شدن او به دست منوچهر
شاهنامه فردوسی – رفتن سام به جنگ مهراب
شاهنامه فردوسی – رشك بردن سلم بر ايرج