صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – آن که از سنبل او غالیه تابی دارد
دیوان حافظ – طایر دولت اگر باز گذاری بکند
دیوان حافظ – صوفی بیا که آینه صافیست جام را
دیوان حافظ – ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
دیوان حافظ – در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
دیوان حافظ – تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
دیوان حافظ – منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دیوان حافظ – چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
دیوان حافظ – سحر بلبل حکایت با صبا کرد
دیوان حافظ – چه مستی است ندانم که رو به ما آورد
دیوان حافظ – دی پیر میفروش که ذکرش به خیر باد
دیوان حافظ – هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
دیوان حافظ – یا رب این شمع دلافروز ز کاشانه کیست
دیوان حافظ – بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایهبان دارد
دیوان حافظ – یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
دیوان حافظ – ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
دیوان حافظ – شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند
دیوان حافظ – هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
دیوان حافظ – یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
دیوان حافظ – رونق عهد شباب است دگر بستان را
دیوان حافظ – یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
دیوان حافظ – ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند
دیوان حافظ – مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
دیوان حافظ – باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
دیوان حافظ – آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
دیوان حافظ – دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد
دیوان حافظ – اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد
دیوان حافظ – روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
دیوان حافظ – خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
دیوان حافظ – دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
دیوان حافظ – روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
دیوان حافظ – سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت
دیوان حافظ – هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
دیوان حافظ – خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
دیوان حافظ – زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست
دیوان حافظ – دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد
دیوان حافظ – دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
دیوان حافظ – کنون که بر کف گل جام باده صاف است
دیوان حافظ – حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
دیوان حافظ – دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
دیوان حافظ – تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
دیوان حافظ – به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
دیوان حافظ – مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
دیوان حافظ – روز وصل دوستداران یاد باد
دیوان حافظ – نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
دیوان حافظ – خیال روی تو در هر طریق همره ماست
دیوان حافظ – بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
دیوان حافظ – رواق منظر چشم من آشیانه توست
دیوان حافظ – به آب روشن می عارفی طهارت کرد
دیوان حافظ – به ملازمان سلطان، که رساند این دعا را
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن پشنگ از مرگ منوچهر
شاهنامه فردوسی – ستایش خرد
شاهنامه فردوسی – كشته شدن سيامك بر دست ديو
شاهنامه فردوسی – آگه شدن منوچهر از كار سام و زال زر
شاهنامه فردوسی – پاسخ شاه مازندران به كاوس
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم به نخجيرگاه
شاهنامه فردوسی – جنگ كاوس با شاه مازندران
شاهنامه فردوسی – تاختن سهراب بر سپاه كاوس
شاهنامه فردوسی – پادشاهى گرشاسپ
شاهنامه فردوسی – خشم گرفتن كاوس بر رستم
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن زال
شاهنامه فردوسی – گرفتار شدن نوذر به دست افراسياب
شاهنامه فردوسی – به زن خواستن كاوس سودابه دختر شاه هاماوران را
شاهنامه فردوسی – گرفتن سهراب دژ سپيد را
شاهنامه فردوسی – پادشاهى ضحاك هزار سال بود
شاهنامه فردوسی – پند دادن زال كاوس را
شاهنامه فردوسی – بنياد نهادن جشن سده
شاهنامه فردوسی – درمان كردن ضحاك
شاهنامه فردوسی – پاسخ دادن شاه يمن جندل را
شاهنامه فردوسی – سير نشدن ضحاك از جستجوى
شاهنامه فردوسی – آمدن سام به ديدن رستم
شاهنامه فردوسی – جنگ رستم با افراسياب
شاهنامه فردوسی – هفت خوان رستم
شاهنامه فردوسی – رزم رستم با سهراب
شاهنامه فردوسی – گرفتن قارن دژ الانان را
شاهنامه فردوسی – پيروز نامه منوچهر نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن منوچهر از كار زال و رودابه
شاهنامه فردوسی – رفتن پادشاه مازندران به جنگ كیكاوس
شاهنامه فردوسی – خشم گرفتن مهراب بر سيندخت
شاهنامه فردوسی – باز آوردن رستم كاوس را
شاهنامه فردوسی – پاسخ نامه سام از منوچهر
شاهنامه فردوسی – كشته شدن ايرج بر دست برادران
شاهنامه فردوسی – پيام فرستادن رستم به نزد شاه هاماوران
شاهنامه فردوسی – راى زدن زال با موبدان در كار رودابه
شاهنامه فردوسی – آمدن زال با نامه سام نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – كشتن رستم ژنده رزم را
شاهنامه فردوسی – آمدن سام به نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – پرسيدن همسر مهراب از دستان ويژگيهاى او را
شاهنامه فردوسی – زادن منوچهر از مادرش
شاهنامه فردوسی – آمدن زال به نزد مهراب كابلى
شاهنامه فردوسی – آراستن كاوس گيتى را
شاهنامه فردوسی – پيغام سلم و تور به نزديك فريدون
شاهنامه فردوسی – نامه گژدهم به نزديك كاوس
شاهنامه فردوسی – لشكر كشيدن كاوس با رستم
شاهنامه فردوسی – رفتن كى كاوس به مازندران
شاهنامه فردوسی – بنياد نهادن اين نامه
شاهنامه فردوسی – آمدن افراسياب به ايران زمين
شاهنامه فردوسی – آگاهى يافتن زال از مرگ نوذر
شاهنامه فردوسی – تباه شدن روزگار جمشيد
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن شماساس و خزروان به زابلستان