صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
دیوان حافظ – نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد
دیوان حافظ – قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
دیوان حافظ – نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
دیوان حافظ – گر میفروش حاجت رندان روا کند
دیوان حافظ – در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
دیوان حافظ – نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
دیوان حافظ – دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
دیوان حافظ – تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
دیوان حافظ – ای فروغ ماه حسن، از روی رخشان شما
دیوان حافظ – بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند
دیوان حافظ – ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند
دیوان حافظ – رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
دیوان حافظ – رونق عهد شباب است دگر بستان را
دیوان حافظ – یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
دیوان حافظ – حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
دیوان حافظ – عشق تو نهال حیرت آمد
دیوان حافظ – تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
دیوان حافظ – یارم چو قدح به دست گیرد
دیوان حافظ – دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
دیوان حافظ – زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست
دیوان حافظ – مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
دیوان حافظ – ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
دیوان حافظ – بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
دیوان حافظ – چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
دیوان حافظ – دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
دیوان حافظ – مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
دیوان حافظ – در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
دیوان حافظ – ای غایب از نظر به خدا میسپارمت
دیوان حافظ – به سر جام جم آنگه نظر توانی کرد
دیوان حافظ – صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
دیوان حافظ – درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
دیوان حافظ – پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
دیوان حافظ – شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
دیوان حافظ – در نظربازی ما بیخبران حیرانند
دیوان حافظ – یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
دیوان حافظ – بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
دیوان حافظ – ساقی به نور باده برافروز جام ما
دیوان حافظ – بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایهبان دارد
دیوان حافظ – جان بیجمال جانان میل جهان ندارد
دیوان حافظ – خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
دیوان حافظ – دارم امید عاطفتی از جناب دوست
دیوان حافظ – غلام نرگس مست تو تاجدارانند
دیوان حافظ – یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیوان حافظ – دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
دیوان حافظ – به ملازمان سلطان، که رساند این دعا را
دیوان حافظ – روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
دیوان حافظ – سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
دیوان حافظ – صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
دیوان حافظ – دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
شاهنامه فردوسی – آراستن كاوس گيتى را
شاهنامه فردوسی – آفرینش ماه
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با پدرش
شاهنامه فردوسی – داستان فريدون با كارگزار ضحاك
شاهنامه فردوسی – آگاهى يافتن زال از مرگ نوذر
شاهنامه فردوسی – گريختن افراسياب از رزمگاه
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم به نخجيرگاه
شاهنامه فردوسی – ستایش پیامبر
شاهنامه فردوسی – آمدن زال با نامه سام نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – خوان سوم جنگ رستم با اژدها
شاهنامه فردوسی – رفتن كنيزكان رودابه به ديدن زال زر
شاهنامه فردوسی – رزم رستم با تورانيان
شاهنامه فردوسی – گرفتن قارن دژ الانان را
شاهنامه فردوسی – رسيدن سام و دستان به كابل
شاهنامه فردوسی – راى زدن رودابه با كنيزكان
شاهنامه فردوسی – فرستادن فريدون جندل را به يمن
شاهنامه فردوسی – بنياد نهادن جشن سده
شاهنامه فردوسی – جنگ رستم با افراسياب
شاهنامه فردوسی – فراهم آوردن شاهنامه
شاهنامه فردوسی – مردانگى منوچهر و سپاه او در جنگ با تور
شاهنامه فردوسی – درمان كردن ضحاك
شاهنامه فردوسی – بخش كردن فريدون جهان را بر پسران
شاهنامه فردوسی – پيغام فرستادن كاوس به نزديك قيصر روم و افراسياب
شاهنامه فردوسی – پيام فرستادن رستم به نزد شاه هاماوران
شاهنامه فردوسی – تاختن سهراب بر سپاه كاوس
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج بسوى پدر
شاهنامه فردوسی – گفتارى در بخت زال در نزد ستاره شناسان
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج به نزد برادران
شاهنامه فردوسی – پاسخ دادن فريدون پسران را
شاهنامه فردوسی – خوان ششم جنگ رستم و ارژنگ ديو
شاهنامه فردوسی – پيروزى فريدون بر ضحاك و دست يافتن بر گنجهاى آن
شاهنامه فردوسی – زادن منوچهر از مادرش
شاهنامه فردوسی – پادشاهى فريدون پانصد سال بود
شاهنامه فردوسی – پادشاهى هوشنگ چهل سال بود
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با كاوه آهنگر
شاهنامه فردوسی – آفرینش مردم
شاهنامه فردوسی – پيغام سلم و تور به نزديك فريدون
شاهنامه فردوسی – آوردن رستم كیقباد را از كوه البرز
شاهنامه فردوسی – آگاهى يافتن فريدون از كشته شدن ايرج
شاهنامه فردوسی – خوان دوم يافتن رستم چشمه آب
شاهنامه فردوسی – آگاهى يافتن سيندخت از كار رودابه
شاهنامه فردوسی – آمدن سام به ديدن رستم
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن افراسياب بر ايران زمين
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر مردن فريدون
شاهنامه فردوسی – دلخوشى دادن سام سيندخت را
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن شماساس و خزروان به زابلستان
شاهنامه فردوسی – پرسيدن همسر مهراب از دستان ويژگيهاى او را
شاهنامه فردوسی – كشته شدن سيامك بر دست ديو
شاهنامه فردوسی – آفرینش آفتاب
شاهنامه فردوسی – آمدن زال به نزد مهراب كابلى