صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
دیوان حافظ – سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
دیوان حافظ – گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت
دیوان حافظ – باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
دیوان حافظ – ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت
دیوان حافظ – دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
دیوان حافظ – بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
دیوان حافظ – دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
دیوان حافظ – سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
دیوان حافظ – جمالت آفتاب هر نظر باد
دیوان حافظ – خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
دیوان حافظ – پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
دیوان حافظ – در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
دیوان حافظ – سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
دیوان حافظ – دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد
دیوان حافظ – آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
دیوان حافظ – ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند
دیوان حافظ – آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
دیوان حافظ – به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
دیوان حافظ – صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
دیوان حافظ – سحر بلبل حکایت با صبا کرد
دیوان حافظ – المنة لله که در میکده باز است
دیوان حافظ – سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد
دیوان حافظ – مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
دیوان حافظ – رونق عهد شباب است دگر بستان را
دیوان حافظ – صوفی بیا که آینه صافیست جام را
دیوان حافظ – ساقی به نور باده برافروز جام ما
دیوان حافظ – روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
دیوان حافظ – بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند
دیوان حافظ – صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
دیوان حافظ – یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
دیوان حافظ – هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
دیوان حافظ – رواق منظر چشم من آشیانه توست
دیوان حافظ – نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
دیوان حافظ – میر من خوش میروی کاندر سر و پا میرمت
دیوان حافظ – عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
دیوان حافظ – به سر جام جم آنگه نظر توانی کرد
دیوان حافظ – دی پیر میفروش که ذکرش به خیر باد
دیوان حافظ – دل من در هوای روی فرخ
دیوان حافظ – مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
دیوان حافظ – سمنبویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
دیوان حافظ – گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
دیوان حافظ – ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
دیوان حافظ – گر میفروش حاجت رندان روا کند
دیوان حافظ – شنیدهام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
دیوان حافظ – زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست
دیوان حافظ – دارم امید عاطفتی از جناب دوست
دیوان حافظ – در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
دیوان حافظ – اگر چه عرض هنر پیش یار بیادبیست
دیوان حافظ – تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
شاهنامه فردوسی – پادشاهى نوذر
شاهنامه فردوسی – نامه گژدهم به نزديك كاوس
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با كاوه آهنگر
شاهنامه فردوسی – خوان پنجم گرفتار شدن اولاد به دست رستم
شاهنامه فردوسی – تاختن سهراب بر سپاه كاوس
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن افراسياب بر ايران زمين
شاهنامه فردوسی – كیكاوس
شاهنامه فردوسی – كشته شدن اغريرث به دست برادر
شاهنامه فردوسی – پند دادن زال كاوس را
شاهنامه فردوسی – كشته يافتن ويسه پسر خود را
شاهنامه فردوسی – تباه شدن روزگار جمشيد
شاهنامه فردوسی – گرفتار شدن نوذر به دست افراسياب
شاهنامه فردوسی – پيروزى فريدون بر ضحاك و دست يافتن بر گنجهاى آن
شاهنامه فردوسی – آمدن تهمينه دختر شاه سمنگان به نزد رستم
شاهنامه فردوسی – رزم كاوس با شاه هاماوران
شاهنامه فردوسی – اندرز كردن منوچهر پسرش را
شاهنامه فردوسی – پرسيدن فريدون نژاد خود را از مادر
شاهنامه فردوسی – پيغام فرستادن كاوس به نزديك قيصر روم و افراسياب
شاهنامه فردوسی – خوان هفتم كشتن رستم ديو سپيد را
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن شماساس و خزروان به زابلستان
شاهنامه فردوسی – هنر نمودن زال در پيش منوچهر
شاهنامه فردوسی – رفتن پادشاه مازندران به جنگ كیكاوس
شاهنامه فردوسی – كشته شدن ايرج بر دست برادران
شاهنامه فردوسی – آراستن كاوس گيتى را
شاهنامه فردوسی – رزم سهراب با گردآفريد
شاهنامه فردوسی – پادشاهى طهمورث ديوبند سى سال بود
شاهنامه فردوسی – آمدن سام به ديدن رستم
شاهنامه فردوسی – فراهم آوردن شاهنامه
شاهنامه فردوسی – آمدن زال با نامه سام نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – رزم رستم با تورانيان
شاهنامه فردوسی – پيروز نامه منوچهر نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – گرفتن شاه هاماوران كاوس را
شاهنامه فردوسی – كشته شدن تور بر دست منوچهر
شاهنامه فردوسی – بازگشتن زال به زابلستان
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم به نخجيرگاه
شاهنامه فردوسی – رسيدن سهراب به دژ سپيد
شاهنامه فردوسی – داستان فريدون با كارگزار ضحاك
شاهنامه فردوسی – گرفتن قارن دژ الانان را
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم نزديك شاه مازندران به پيغمبرى
شاهنامه فردوسی – راى زدن سام با موبدان بر كار زال
شاهنامه فردوسی – نامه كاوس به رستم و خواندن او از زابلستان
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با پدرش
شاهنامه فردوسی – پادشاهى فريدون پانصد سال بود
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن سلم و تور از منوچهر
شاهنامه فردوسی – بنياد نهادن اين نامه
شاهنامه فردوسی – خشم گرفتن كاوس بر رستم
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن دختر ايرج
شاهنامه فردوسی – پادشاهی كيومرث
شاهنامه فردوسی – به زن خواستن كاوس سودابه دختر شاه هاماوران را
شاهنامه فردوسی – پاسخ دادن زال موبدان را