صفحه اصلی
فال حافظ
صفحه اصلی
فال حافظ
Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
دیوان حافظ – مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
دیوان حافظ – خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست
دیوان حافظ – نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
دیوان حافظ – به سر جام جم آنگه نظر توانی کرد
دیوان حافظ – در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
دیوان حافظ – گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
دیوان حافظ – صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
دیوان حافظ – بود آیا که در میکدهها بگشایند
دیوان حافظ – تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
دیوان حافظ – ساقیا برخیز و درده جام را
دیوان حافظ – سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد
دیوان حافظ – هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
دیوان حافظ – به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
دیوان حافظ – بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
دیوان حافظ – اگر روم ز پیاش فتنهها برانگیزد
دیوان حافظ – شنیدهام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
دیوان حافظ – حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
دیوان حافظ – کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
دیوان حافظ – گر میفروش حاجت رندان روا کند
دیوان حافظ – منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دیوان حافظ – گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
دیوان حافظ – زان یار دلنوازم شکری است با شکایت
دیوان حافظ – شراب و عیش نهان چیست کار بیبنیاد
دیوان حافظ – برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
دیوان حافظ – دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
دیوان حافظ – زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست
دیوان حافظ – کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
دیوان حافظ – در نظربازی ما بیخبران حیرانند
دیوان حافظ – به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
دیوان حافظ – بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
دیوان حافظ – صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
دیوان حافظ – کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند
دیوان حافظ – صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
دیوان حافظ – مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
دیوان حافظ – صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
دیوان حافظ – هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
دیوان حافظ – جز آستان توام در جهان پناهی نیست
دیوان حافظ – در دیر مغان آمد، یارم قدحی در دست
دیوان حافظ – خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
دیوان حافظ – یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیوان حافظ – دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
دیوان حافظ – حسن تو همیشه در فزون باد
دیوان حافظ – جمالت آفتاب هر نظر باد
دیوان حافظ – گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت
دیوان حافظ – دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دیوان حافظ – صوفی بیا که آینه صافیست جام را
دیوان حافظ – آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دیوان حافظ – آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
دیوان حافظ – مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
شاهنامه فردوسی – داستان ابو منصور بن محمد
شاهنامه فردوسی – فرستادن افراسياب بارمان و هومان را به نزديك سهراب
شاهنامه فردوسی – رسيدن زال به نزديك سام
شاهنامه فردوسی – آمدن تهمينه دختر شاه سمنگان به نزد رستم
شاهنامه فردوسی – پيام فرستادن پسران نزد فريدون
شاهنامه فردوسی – رزم سهراب با گردآفريد
شاهنامه فردوسی – رسيدن زال به يارى مهراب
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با پدرش
شاهنامه فردوسی – گفتارى در بخت زال در نزد ستاره شناسان
شاهنامه فردوسی – هفت خوان رستم
شاهنامه فردوسی – پاسخ دادن فريدون پسران را
شاهنامه فردوسی – آگاهى يافتن زال از مرگ نوذر
شاهنامه فردوسی – پادشاهى گرشاسپ
شاهنامه فردوسی – پيروزى فريدون بر ضحاك و دست يافتن بر گنجهاى آن
شاهنامه فردوسی – رفتن زال به نزد رودابه
شاهنامه فردوسی – اندرز كردن منوچهر پسرش را
شاهنامه فردوسی – آمدن افراسياب به نزديك پدر خود
شاهنامه فردوسی – راى زدن رودابه با كنيزكان
شاهنامه فردوسی – خوان پنجم گرفتار شدن اولاد به دست رستم
شاهنامه فردوسی – فراهم آوردن شاهنامه
شاهنامه فردوسی – نامه كاوس به رستم و خواندن او از زابلستان
شاهنامه فردوسی – پادشاهى هوشنگ چهل سال بود
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن شماساس و خزروان به زابلستان
شاهنامه فردوسی – گرفتن شاه هاماوران كاوس را
شاهنامه فردوسی – آمدن سام به نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – پادشاهى نوذر
شاهنامه فردوسی – اندر زادن فريدون
شاهنامه فردوسی – پادشاهى طهمورث ديوبند سى سال بود
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن دختر ايرج
شاهنامه فردوسی – كشته يافتن ويسه پسر خود را
شاهنامه فردوسی – گرفتن قارن دژ الانان را
شاهنامه فردوسی – راى زدن رستم با كى قباد
شاهنامه فردوسی – بخش كردن فريدون جهان را بر پسران
شاهنامه فردوسی – زادن سهراب از مادرش تهمينه
شاهنامه فردوسی – كشته شدن ايرج بر دست برادران
شاهنامه فردوسی – ستایش خرد
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن زال
شاهنامه فردوسی – خوان چهارم كشتن زنى جادو را
شاهنامه فردوسی – لشكر كشيدن زال سوى افراسياب
شاهنامه فردوسی – رشك بردن سلم بر ايرج
شاهنامه فردوسی – ستایش پیامبر
شاهنامه فردوسی – رفتن پسران فريدون نزد شاه يمن
شاهنامه فردوسی – خواليگرى كردن ابليس
شاهنامه فردوسی – آفرینش کیهان
شاهنامه فردوسی – پيغام فرستادن كاوس به نزديك قيصر روم و افراسياب
شاهنامه فردوسی – بند كردن فريدون ضحاك را
شاهنامه فردوسی – گرفتن رستم رخش را
شاهنامه فردوسی – نامه نوشتن زال نزديك سام نمودن چگونگى كار
شاهنامه فردوسی – پادشاهى ضحاك هزار سال بود
شاهنامه فردوسی – آمدن زال به نزد مهراب كابلى