دیوان حافظ – درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد

درختِ دوستی بنشان که کامِ دل به بار آرد
نهالِ دشمنی بَرکَن که رنج بی‌شمار آرد

چو مهمانِ خراباتی به عزت باش با رندان
که دردِ سر کشی جانا، گرت مستی خمار آرد

شبِ صحبت غنیمت دان که بعد از روزگارِ ما
بسی گردش کُنَد گردون، بسی لیل و نهار آرد

عَماری دارِ لیلی را که مَهدِ ماه در حکم است
خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد

بهارِ عمر خواه ای دل، وگرنه این چمن هر سال
چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هِزار آرد

خدا را چون دلِ ریشم قراری بست با زلفت
بفرما لعلِ نوشین را که زودش باقرار آرد

در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
نشیند بر لبِ جویی و سروی در کنار آرد







  شاهنامه فردوسی - رزم رستم با سهراب
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

سود کی دارد به طراری نمودن زاهدی
چون ز من بربود آن دلبر به طراری مرا
«انوری»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

اکالیپتوس

(اُ) [ لا. ] (اِ.) درختی از تیره موردی‌ها، همیشه سبز با برگ‌های دراز و نوک تیز مانند بید. جوشانده برگ‌های تازه یا خشک آن برای بیماری‌های تنفسی و انفلوانزا مفید است.

دیدگاهتان را بنویسید