دیوان حافظ – آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد

آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد

آن که رخسارِ تو را رنگِ گل و نسرین داد
صبر و آرام توانَد به منِ مسکین داد

وان که گیسویِ تو را رسمِ تَطاول آموخت
هم تواند کَرَمَش دادِ منِ غمگین داد

من همان روز ز فرهاد طمع بُبریدم
که عنانِ دلِ شیدا به لبِ شیرین داد

گنجِ زر گر نَبُوَد، کُنجِ قناعت باقیست
آن که آن داد به شاهان، به گدایان این داد

خوش عروسیست جهان از رهِ صورت لیکن
هر که پیوست بدو، عمرِ خودش کاوین داد

بعد از این دستِ من و دامنِ سرو و لبِ جوی
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد

در کفِ غصه دوران، دلِ حافظ خون شد
از فراقِ رُخَت ای خواجه قوامُ الدین، داد








  شاهنامه فردوسی - آگاهى يافتن زال از مرگ نوذر
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

بر آسمان رسد ز فراق تو هر شبی
فریاد و ناله های دل زار زار ما
«انوری»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

پرمنگنات

(پِ مَ گَ) [ فر. ] (اِ.) ماده‌ای شیمیایی ا ست با نام پرمنگنات پتاسیم، بنفش تیره و حلال در آب. در پزشکی برای شست و شو و ضدعفونی زخم‌ها و در منزل برای گندزدایی سبزی‌ها و میوه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید