Search
مرجع شعر و ادبیات پارسی
دیوان حافظ – شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
دیوان حافظ – خیال روی تو در هر طریق همره ماست
دیوان حافظ – ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
دیوان حافظ – صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
دیوان حافظ – سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت
دیوان حافظ – ای فروغ ماه حسن، از روی رخشان شما
دیوان حافظ – دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
دیوان حافظ – خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
دیوان حافظ – دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
دیوان حافظ – الا یا ایها الساقی ادرکأسا و ناولها
دیوان حافظ – زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست
دیوان حافظ – باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
دیوان حافظ – مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
دیوان حافظ – برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
دیوان حافظ – صوفی بیا که آینه صافیست جام را
دیوان حافظ – کنون که بر کف گل جام باده صاف است
دیوان حافظ – رواق منظر چشم من آشیانه توست
دیوان حافظ – تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دیوان حافظ – ساقی به نور باده برافروز جام ما
دیوان حافظ – در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
دیوان حافظ – اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیز است
دیوان حافظ – حال دل با تو گفتنم، هوس است
دیوان حافظ – چو بشنوی سخن اهل دل، مگو که خطاست
دیوان حافظ – ساقیا آمدن عید، مبارک بادت
دیوان حافظ – زلفآشفته و خویکرده و خندانلب و مست
دیوان حافظ – ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
دیوان حافظ – المنة لله که در میکده باز است
دیوان حافظ – ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت
دیوان حافظ – اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
دیوان حافظ – دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دیوان حافظ – به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
دیوان حافظ – صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
دیوان حافظ – صلاح کار کجا و من خراب کجا
دیوان حافظ – صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
دیوان حافظ – میدمد صبح و کله بست سحاب
دیوان حافظ – به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
دیوان حافظ – خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
دیوان حافظ – خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
دیوان حافظ – در دیر مغان آمد، یارم قدحی در دست
دیوان حافظ – روضه خلد برین خلوت درویشان است
دیوان حافظ – گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
دیوان حافظ – به ملازمان سلطان، که رساند این دعا را
دیوان حافظ – بیا که قصر امل سخت سستبنیادست
دیوان حافظ – رونق عهد شباب است دگر بستان را
دیوان حافظ – روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
دیوان حافظ – به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
دیوان حافظ – گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
دیوان حافظ – ساقیا برخیز و درده جام را
دیوان حافظ – بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
دیوان حافظ – آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
شاهنامه فردوسی – رزم سهراب با گردآفريد
شاهنامه فردوسی – بخش كردن فريدون جهان را بر پسران
شاهنامه فردوسی – گريختن سلم و كشته شدن او به دست منوچهر
شاهنامه فردوسی – كشته شدن نوذر به دست افراسياب
شاهنامه فردوسی – رفتن فريدون به جنگ ضحاك
شاهنامه فردوسی – پادشاهى منوچهر صد و بيست سال بود
شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با پدرش
شاهنامه فردوسی – آفرینش کیهان
شاهنامه فردوسی – راى زدن سام با موبدان بر كار زال
شاهنامه فردوسی – پادشاهى فريدون پانصد سال بود
شاهنامه فردوسی – رسيدن سام و دستان به كابل
شاهنامه فردوسی – پرسيدن سهراب نام سرداران ايران را از هجير
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم به نخجيرگاه
شاهنامه فردوسی – رفتن زال به نزد رودابه
شاهنامه فردوسی – خوان هفتم كشتن رستم ديو سپيد را
شاهنامه فردوسی – كشتن رستم ژنده رزم را
شاهنامه فردوسی – تاختن سهراب بر سپاه كاوس
شاهنامه فردوسی – پرسيدن فريدون نژاد خود را از مادر
شاهنامه فردوسی – پادشاهى گرشاسپ
شاهنامه فردوسی – جنگ رستم با افراسياب
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج به نزد برادران
شاهنامه فردوسی – گرفتن رستم رخش را
شاهنامه فردوسی – كیكاوس
شاهنامه فردوسی – پيروزى فريدون بر ضحاك و دست يافتن بر گنجهاى آن
شاهنامه فردوسی – گفتارى در بخت زال در نزد ستاره شناسان
شاهنامه فردوسی – رفتن پسران فريدون نزد شاه يمن
شاهنامه فردوسی – باز آمدن كاوس به ايران زمين و گسى كردن رستم را
شاهنامه فردوسی – رفتن كنيزكان رودابه به ديدن زال زر
شاهنامه فردوسی – پادشاهى فريدون پانصد سال بود
شاهنامه فردوسی – كشته شدن سيامك بر دست ديو
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر مردن فريدون
شاهنامه فردوسی – كى قباد
شاهنامه فردوسی – پادشاهی كيومرث
شاهنامه فردوسی – خوان چهارم كشتن زنى جادو را
شاهنامه فردوسی – رفتن زال به رسولى نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – رزم كاوس با شاه هاماوران
شاهنامه فردوسی – رسيدن زال به نزديك سام
شاهنامه فردوسی – رفتن پادشاه مازندران به جنگ كیكاوس
شاهنامه فردوسی – رزم رستم با سهراب
شاهنامه فردوسی – هفت خوان رستم
شاهنامه فردوسی – اندرز كردن منوچهر پسرش را
شاهنامه فردوسی – ستایش پیامبر
شاهنامه فردوسی – خواب ديدن سام از چگونگى كار پسر
شاهنامه فردوسی – آفرینش آفتاب
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن سلم و تور از منوچهر
شاهنامه فردوسی – گرفتار شدن نوذر به دست افراسياب
شاهنامه فردوسی – داستان جنگ هفت گردان
شاهنامه فردوسی – خشم گرفتن مهراب بر سيندخت
شاهنامه فردوسی – كشته يافتن ويسه پسر خود را
شاهنامه فردوسی – پادشاهى دادن سام زال را
شاهنامه فردوسی – اندر زادن فريدون
شاهنامه فردوسی – آراستن كاوس گيتى را
شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن زال
شاهنامه فردوسی – آوردن رستم كیقباد را از كوه البرز
شاهنامه فردوسی – اندر خواب ديدن ضحاك فريدون را
شاهنامه فردوسی – آمدن زال با نامه سام نزد منوچهر
شاهنامه فردوسی – لشكر كشيدن زال سوى افراسياب
شاهنامه فردوسی – تاخت كردن منوچهر بر سپاه تور
شاهنامه فردوسی – آمدن رستم به شهر سمنگان
شاهنامه فردوسی – نامه كاوس به رستم و خواندن او از زابلستان
شاهنامه فردوسی – بازگشتن زال به زابلستان
شاهنامه فردوسی – فرستادن فريدون جندل را به يمن
شاهنامه فردوسی – پادشاهى هوشنگ چهل سال بود
شاهنامه فردوسی – آبادانى و آرامش شهرها هنگام پادشاهى هوشنگ
شاهنامه فردوسی – جنگ نوذر با افراسياب سديگر بار
شاهنامه فردوسی – داستان فريدون با كارگزار ضحاك
شاهنامه فردوسی – رفتن هوشنگ و گيومرت به جنگ ديو سياه
شاهنامه فردوسی – پاسخ نامه سام از منوچهر
مقدمه شاهنامه فردوسی
شاهنامه فردوسی – رسيدن زال به يارى مهراب
شاهنامه فردوسی – رسيدن سهراب به دژ سپيد
شاهنامه فردوسی – خوان سوم جنگ رستم با اژدها
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن منوچهر از كار زال و رودابه
شاهنامه فردوسی – كشته شدن اغريرث به دست برادر
شاهنامه فردوسی – تاخته كردن افراسياب بر ايران زمين
شاهنامه فردوسی – رشك بردن سلم بر ايرج
شاهنامه فردوسی – خوان دوم يافتن رستم چشمه آب
شاهنامه فردوسی – آگه شدن منوچهر از كار سام و زال زر
شاهنامه فردوسی – ستایش خرد
شاهنامه فردوسی – بازگشتن كنيزكان به نزد رودابه
شاهنامه فردوسی – گرفتن شاه هاماوران كاوس را
شاهنامه فردوسی – رزم بارمان و قباد و كشته شدن قباد
شاهنامه فردوسی – پادشاهى زوطهماسپ
شاهنامه فردوسی – پاسخ دادن فريدون پسران را
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن مهراب از كار دخترش
شاهنامه فردوسی – آگاهى يافتن سيندخت از كار رودابه
شاهنامه فردوسی – آگاه شدن پشنگ از مرگ منوچهر
شاهنامه فردوسی – پادشاهى ضحاك هزار سال بود
شاهنامه فردوسی – آمدن تهمينه دختر شاه سمنگان به نزد رستم
شاهنامه فردوسی – رفتن كاوس به مازندران
شاهنامه فردوسی – تباه شدن روزگار جمشيد
شاهنامه فردوسی – رزم افراسياب با نوذر ديگر بار
شاهنامه فردوسی – هنر نمودن زال در پيش منوچهر
شاهنامه فردوسی – آشتى خواستن پشنگ از كى قباد
شاهنامه فردوسی – رفتن ايرج بسوى پدر
شاهنامه فردوسی – رزم كردن رستم با سه شاه و رها شدن كاوس از بند
شاهنامه فردوسی – آمدن سام به ديدن رستم
شاهنامه فردوسی – پند دادن زال كاوس را
شاهنامه فردوسی – جنگ كاوس با شاه مازندران
شاهنامه فردوسی – آمدن افراسياب به ايران زمين